کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهاءالدین سام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بهاءالدین سام
لغتنامه دهخدا
بهاءالدین سام . [ ب َ ئُدْ دی ] (اِخ ) سه تن از امرا و سلاطین آل شنسب در ولایت غور و طخارستان حکومت کردند اولی در 544 هَ . ق . به امارت نشست و دومی در 588 هَ . ق . و سومی در سن 14سالگی امارت یافت . رجوع به دایرة المعارف فارسی شود. در خاندان غور سه پا...
-
واژههای مشابه
-
شاه بهاءالدین
لغتنامه دهخدا
شاه بهاءالدین . [ ب َ ئدْ دی ] (اِخ ) نام حاکم بدخشان است . (حبیب السیر ج 3 ص 443 چ کتابخانه خیام ). رجوع به بهاءالدین شاه شود.
-
شاه بهاءالدین
لغتنامه دهخدا
شاه بهاءالدین . [ ب َ ئدْ دی ] (اِخ ) ابن شاه قاسم نوربخش . فاضلترین اولاد شاه قاسم . مردی فاضل و متدین بود. در اواخر حیات خاقان منصور سلطان حسین میرزا از عراق به هرات آمد و در خانقاه خواجه افضل الدین محمد کرمانی که در بیرون درب عراق بوده مسکن گزید و...
-
قلعه بهاءالدین
لغتنامه دهخدا
قلعه بهاءالدین . [ ق َ ع َ ب َ ئُدْ دی ] (اِخ ) دهی است از دهستان چالانچولان شهرستان بروجرد، واقع در 21هزارگزی جنوب باختری بروجرد. و یکهزارگزی باختر شوسه ٔ بروجرد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیا...
-
قلعه بهاءالدین
لغتنامه دهخدا
قلعه بهاءالدین . [ ق َ ع َ ب َ ئُدْ دی ] (اِخ ) دهی است از دهستان قسمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد، واقع در 24 هزارگزی شمال خاوری دورود، کنار راه مالرو خانوردی به گنداب . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 240 تن است . آب آن از ...
-
بهاءالدین اربلی
لغتنامه دهخدا
بهاءالدین اربلی . [ ب َ ئُدْ دی ن ِ اَ ب ِ ] (اِخ ) علی بن عیسی اربلی . از شعراو محدثین و منشیان شیعی عراقی بود. وی در بغداد مشاغل دیوانی داشت ، و در خدمت عطاملک جوینی بود. اثر معروفش کتاب کشف الغمه است بزبان عربی در شرح حال ائمه ٔاثناعشریه که در 687...
-
بهاءالدین ولد
لغتنامه دهخدا
بهاءالدین ولد. [ ب َ ئُدْ دی وَ ل َ ] (اِخ ) پدر مولانا جلال الدین مولوی بلخی . رجوع به بهاءالدین محمد سلطان العلماء و احمدبن جلال الدین و نفحات الانس شیخ جامی شود.
-
خانقاه بهاءالدین
لغتنامه دهخدا
خانقاه بهاءالدین . [ ن َ / ن ِ هَِ ب َ ئِدْ دی ] (اِخ ) این خانقاه ابتدا منزل بهأالدین ابوالمحاسن یوسف بن رافعبن شداد. متوفی بسال 632هَ . ق . بود که در آن میزیست و سپس آن را وقف بر صوفیان کرد. (از خطط الشام محمد کردعلی جزء 6 ص 146).
-
چشمه ٔ بهاءالدین
لغتنامه دهخدا
چشمه ٔ بهاءالدین . [چ َ م َ ی ِ ب َ ءُ د دی ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان که در 20 هزارگزی شمال باختر سنقر و 5 هزارگزی شمال باختر سطر واقع است . دامنه و سردسیر است و 226 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و رودخانه ٔ گاو...
-
جستوجو در متن
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (قاضی ...) زوزنی . خواندمیر در حبیب السیر در ذکر ملوک بامیان (بهاءالدین سام بن شمس الدین محمد)آرد:... بهاءالدین بعد از شهادت سلطان شهاب الدین به نوزده روز متوجه عالم آخرت گردید مدت حکومتش چهارده سال امتداد داشت از اهل ع...
-
جلال الدین
لغتنامه دهخدا
جلال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) (ملک ...) ابن بهاءالدین سام مکنی به ابوعلی . رجوع به جلال الدین علی بن بهاءالدین و ابوعلی در همین لغت نامه شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن بهاءالدین سام بن شمس الدین محمدبن فخرالدین مسعود، ملقب به ملک جلال الدین . وی از ملوک بامیان است که پس از فوت پدرش بهأالدین سام ، مدت هفت سال در بامیان حکومت کرد و در آن سال سلطان محمد خوارزمشاه که در ماوراءالنهر بود، به بام...
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) جلال الدین بن بهاءالدین سام . او پس از انتقال پدر مدت هفت سال در بامیان فرمانروائی داشت و بدان سال که سلطان محمد خوارزمشاه در ماوراءالنهر بود بیک ناگاه بجانب بامیان ایلغار کرده و بی خبر بسر جلال الدین ابوعلی رسید و او را بک...