کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلغر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بلغر
لغتنامه دهخدا
بلغر. [ ب ُ غ ُ ] (اِ) مخفف بلغور است که گندم پخته ٔ دلیده کرده باشد. آش گندم . (شرفنامه ٔ منیری ). شایدلهجه ای عامیانه در بلغور است . رجوع به بلغور شود.
-
بلغر
لغتنامه دهخدا
بلغر. [ ب ُ غ ُ ] (اِخ ) شهری است صقالبه را بسمت شمال ،بسیار سردسیر که عامه آن را بُلغار گویند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). و رجوع به بلغار و بلغارستان شود.
-
جستوجو در متن
-
مجغر
لغتنامه دهخدا
مجغر. [ ] (اِخ ) ابوریحان بیرونی در ذکر شهرهای اقالیم سبعه آرد : اندر اقلیم هفتم بس آبادانی نیست و به وی اندر سوی مشرق مردمانی اند وحشی گونه اندرکوه و بیشه ها از جمله ترکان و به کوههای باشخرت رسد و حدهای غز وبجناک و هر دو شهر سوارو بلغار و روس و سقلا...
-
ختا
لغتنامه دهخدا
ختا. [ خ َ ] (اِخ ) کلمه ای است از «ختای » و آن نام ولایتی است از ترکان و در شعر و نثر فارسی گاهی به این شکل یعنی «ختا» آمده است برای اطلاع از وضع جغرافیایی آن رجوع به «ختای » شود : بگامی سپرد از ختا (خطا) تا کسی بیک تک دوید از بخارا به وخش . شاکر بخ...
-
بلغار
لغتنامه دهخدا
بلغار. [ ب ُ ] (اِخ ) شهریست [ به ناحیت ونندر ] که مر او را ناحیتکی است خرد بر لب رود آتل نهاده و اندر وی همه مسلمانانند و از وی مقدار بیست هزار مرد سوار بیرون آید. (حدود العالم ). شهری است نزدیک به ظلمات و آن در زمان سکندر بنا شده و هوایش بغایت سرد ...