کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بغیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
بقیت
لغتنامه دهخدا
بقیت . [ ب َ قی ی َ ] (از ع ، اِ) باقی و باقی مانده از هر چیزی . (ناظم الاطباء). بقیه . مابقی . تتمه . قسمت واپسین : و مرا با این خواجه صحبت در بقیت سنه ٔ احدی وعشرین و اربع مائه افتاد. (تاریخ بیهقی ). خرچنگ ... بنزدیک بقیت ماهیان آمد. (کلیله و دمنه ...
-
بقیة
لغتنامه دهخدا
بقیة. [ ب َ قی ی َ ] (ع اِ) مانده ، یقال : بقی من الشی ٔ بقیة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). مانده . (آنندراج ). بازمانده . ج ، بقایا. (مهذب الاسماء). بقیه ٔ چیزی از جنس آن است چنانکه گفته نمیشود: ان زیداً بقیة اخیه . (از اقرب الموارد).- بقیةالسیف ...
-
بغیة
لغتنامه دهخدا
بغیة. [ ب َ غی ی َ ] (ع اِ) مطلوب و حاجت . (منتهی الارب ). || گمشده ای که آنرا جویند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || طلایه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). ج ، بغایا.
-
بغیة
لغتنامه دهخدا
بغیة. [ ب ِ / ب ُ غی ی َ ] (ع مص ) رجوع به بَغی شود. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
-
بغیة
لغتنامه دهخدا
بغیة. [ ب ِ / ب ُغ ْ ی َ ] (ع اِ) حاجت و مطلوب . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). حاجت . (محمودبن عمر) : و به بغیة و مطلوب و مقصود خود فیروز و محفوظ باد. (تاریخ قم ص 10).
-
بغیة
لغتنامه دهخدا
بغیة. [ ب ُغ ْ /ب ِغ ْ ی َ ] (ع مص ) بَغْی . بُغَی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به مصادر مذکور شود.
-
جستوجو در متن
-
مبغاة
لغتنامه دهخدا
مبغاة. [ م َ ] (ع اِ) جانب جستنی . یقال : بغیت المال من مبغاته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
امنیت
لغتنامه دهخدا
امنیت . [ اُ نی ی َ ] (ع اِ) آرزو. (منتهی الارب ) (مقدمه ٔ لغت میر سید شریف جرجانی ) (مؤیدالفضلاء). آرزو و امید. (غیاث اللغات ). آرزو و مراد.(آنندراج ) (از مؤید الفضلاء). آرزو و خواهش . (ناظم الاطباء). آرزو. خواهش . امید. (فرهنگ فارسی معین ). خواهش...