کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بضم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بضم
لغتنامه دهخدا
بضم . [ ب َ ] (ع مص ) ستبردانه گردیدن کشت . || اندک سخت شدن دانه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
بضم
لغتنامه دهخدا
بضم . [ ب ُ ] (ع اِ) نفس . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || خوشه ٔ نوخیز روزافزون . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سنبله . (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
بذم
لغتنامه دهخدا
بذم . [ ب ُ ] (ع اِ) رای و حزم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). هوش و رای و حزم . (ناظم الاطباء). || نفس . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کثافت و سطبری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کلفتی و ستبری . (ناظم الاطباء): ثوب ذوبذم ؛ یعنی بسیارری...
-
بزم
لغتنامه دهخدا
بزم . [ ب َ ] (اِ) مجلس شراب و جشن و مهمانی . (برهان ). مجلس شراب و عیش و عشرت و مهمانی . (مجمعالفرس ) (از انجمن آرای ناصری ). مجلس عیش و نشاط بخصوص ، و بدین معنی مقابل رزم است . (آنندراج ). مجلس شراب و طرب و مهمانی و ضیافت و مجلس انس . (ناظم الاطباء...
-
بزم
لغتنامه دهخدا
بزم . [ ب َ ] (ع مص ) گزیدن با دندان پیشین . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب )(آنندراج ). دندان پیشین بر جای نهادن . (تاج المصادربیهقی ). || دوشیدن شتر را به انگشت سبابه و انگشت نر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). دوشیدن شتر. (تاج المصادر بیهقی ). دوشیدن ...
-
بزم
لغتنامه دهخدا
بزم .[ ب َ ] (اِخ ) نام قریه ای است از بوانات که یکی از امامزادگان در آنجا مدفونست . (برهان ) (آنندراج ) (شعوری ). قریه ای است سه فرسنگی مشرق سوریان . (فارسنامه ).
-
جستوجو در متن
-
روحانیان
لغتنامه دهخدا
روحانیان . (اِ مرکب ) رجوع به روحانی بضم را شود.
-
ذوسلام
لغتنامه دهخدا
ذوسلام . [ س َ / س ِ ] (اِخ ) و بضم سین هم گفته اند، از مواضع نجدیة است . (معجم البلدان ).
-
اوبار
لغتنامه دهخدا
اوبار. (اِ) بضم همزه ناله و زاری . (از برهان ) (هفت قلزم ) (آنندراج ).
-
سحام
لغتنامه دهخدا
سحام . [ س ُ / س َ ] (ع اِ) سیاهی . (اقرب الموارد). منتهی الارب ، بضم اول ضبط کرده است .
-
جوشک
لغتنامه دهخدا
جوشک . [ ج َ / جُو ش َ] (اِ) کوزه ای باشد لوله دار که آنرا بعربی بلبله گویند، و بضم اول بر وزن کوچک هم آمده است . (برهان ).
-
جوله
لغتنامه دهخدا
جوله . [ ل َه ْ ] (ص ، اِ) بضم اول وفتح ثالث و ظهور «ها» مخفف جولاهه . بافنده . (برهان ). || عنکبوت . (برهان ). رجوع به جولاه شود.
-
ادواء
لغتنامه دهخدا
ادواء. [ اَدْ ] (اِخ ) موضعی است و نصر گوید بضم همزه و فتح دال موضعی است در دیار تمیم به نجد. (معجم البلدان ).