بذم . [ ب ُ ] (ع اِ) رای و حزم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). هوش و رای و حزم . (ناظم الاطباء). || نفس . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کثافت و سطبری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کلفتی و ستبری . (ناظم الاطباء): ثوب ذوبذم ؛ یعنی بسیارریسمان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || چستی .(منتهی الارب ) (آنندراج ): رجل ذوبذم ؛ ای کثافة و جلد. (ذیل اقرب الموارد). || تحمل و قوت و توان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قوت و طاقت . (از ذیل اقرب الموارد). توانایی . (ناظم الاطباء). || فربهی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.