کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بداعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بداعة
لغتنامه دهخدا
بداعة. [ ب َ ع َ ] (ع مص ) درگذشتن از اقران در علم و شرف و شجاعت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
بداءة
لغتنامه دهخدا
بداءة. [ ب َ / ب ُ ءَ ] (ع اِ) آغاز. || سخن نااندیشیده . (ناظم الاطباء).
-
بداءة
لغتنامه دهخدا
بداءة. [ ب َ ءَ ] (ع اِ) آغاز. (ناظم الاطباء). اول . (از معجم متن اللغة).
-
بداءة
لغتنامه دهخدا
بداءة. [ ب َ ءَ ] (ع مص ) پیدا و آشکار گردیدن . (از منتهی الارب ). ظاهر و آشکار گردیدن . (از ناظم الاطباء). آشکار شدن . (از اقرب الموارد). بَدُوّ. بَدْو. (از منتهی الارب ). || پیدا شدن رایی در کاری . (از اقرب الموارد):پیدا شدن و آشکار شدن رأیی که قب...
-
بداءة
لغتنامه دهخدا
بداءة. [ ب ِ ءَ ] (ع اِ) اول هر چیز. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
بدوع
لغتنامه دهخدا
بدوع . [ ب ُ ] (ع مص ) بداعة. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به بداعة شود.