کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکمال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اکمال
لغتنامه دهخدا
اکمال . [ اَ ] (اِ) قی . (شرفنامه ٔ منیری ). به معنی قی و استفراغ باشد. (آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از هفت قلزم ) (از برهان ). و رجوع به اکماک شود.
-
اکمال
لغتنامه دهخدا
اکمال . [ اِ ] (ع مص ) تمام گردانیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). کامل کردن و تمام کردن . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). تمام کردن . (تاج المصادر بیهقی ). تکمیل . تمام کردن . بپایان رسانیدن . به نهایت بردن : پس از اکمال سجدتین . (یا...
-
جستوجو در متن
-
اکمالات
لغتنامه دهخدا
اکمالات . [ اِ ] (ع اِ) ج ِ اِکمال . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به اکمال شود.
-
اکماک
لغتنامه دهخدا
اکماک . [ اَ ] (اِ) اکمال .قی . (مؤید الفضلاء). قی و قی آورنده . (ناظم الاطباء).قی و استفراغ بود و آنرا شکوفه نیز گویند و در برخی فرهنگها اکمال به لام مرقوم است . (فرهنگ جهانگیری ) (از آنندراج ) (از هفت قلزم ). و رجوع به اکمال شود.
-
اشلوسر
لغتنامه دهخدا
اشلوسر. [ اِ ل ُ س ِ ] (اِخ ) (1776 - 1861 م .). یکی از مورخان معروف آلمان بود که تاریخ مکمل ازمنه ٔ قدیم و نیز تاریخ قرن 18 م . را نگاشت . تاریخ عمومی بزرگی هم تألیف کرد که به اکمال آن موفق نشد.
-
زواوی
لغتنامه دهخدا
زواوی . [ زَ ] (اِخ ) شرف الدین عیسی بن مسعودبن منصور الزواوی الحمیری المالکی . (664 - 743 هَ .ق .). وی فقیه و از علماء حدیث و از مردم زواوة در مغرب بود. او راست : اکمال الاکمال ، در حدیث . و شرح جامع الامهات ، در فقه مالکی . (از اعلام زرکلی ج 2 ص 75...
-
بای خاتون
لغتنامه دهخدا
بای خاتون . (اِخ ) از محدثان بود و در حدود 775 هَ . ق . بدنیا آمد. پس از اکمال تحصیلات از طرف ابوالعباس بن العز و ناصرالدین بن داودبن حمزه وجمعی دیگر اجازه ٔ حدیث یافت . در شام نزدیک دارالطعم مسکن داشت و سپس به قاهره رفت و در جمادی الثانیه ٔ سال 864 ...
-
بدعة
لغتنامه دهخدا
بدعة. [ ب ِ ع َ ] (ع اِ) هر آنچه اختراع شود نه بر مثالی که قبلاً بوده باشد. (از اقرب الموارد). نوآورد. (مهذب الاسماء). نو. بدیع. بدع . (نصاب الصبیان از یادداشت مؤلف ). || رسم نو در دین بعد اکمال آن و هر چه در دین بعد از حضرت پیغمبر و ائمه علیهم الصل...
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن مسعودبن منصور زواوی حمیری مالکی ، ملقب به شرف الدین . فقیه و محدث و از اهالی زَواوة در مغرب بود. بسال 664 هَ . ق . متولد شد و فقه را در بجایة و اسکندریه آموخت . مدتی در جامع ازهر تدریس کرد و بسال 743 در قاهره درگذشت . او راست...
-
ابن قبه
لغتنامه دهخدا
ابن قبه . [ اِ ن ُ ق ِ ب َ ] (اِخ ) ابوجعفر محمدبن عبدالرحمن بن قبه . متکلم مشهور شیعی ، از مردم ری . در اول امر معتزلی بود و از آن پس بمذهب تشیع گرایید. او در قرن سیم هجری میزیست و با ابوالقاسم بلخی متکلم معروف معاصر بود. او را کتب چند است ، ازجمله ...
-
تبریزی
لغتنامه دهخدا
تبریزی . [ ت َ ] (اِخ ) نام وی اظهر، ملقب به استاد استادان از افاضل زمان و صاحب کمالات و در خدمت حکیم جعفر مدتها به کسب علوم و فضایل متنوعه پرداخته و در یاد گرفتن خط اهتمام تمام بکار برده پس از تبریز به خراسان و همدان و کرمان و اصفهان رفته و اخیراً د...
-
حسین سعدی
لغتنامه دهخدا
حسین سعدی . [ ح ُ س َن ِ س َ ] (اِخ ) ابن عبیداﷲ سعد مکنی به ابوعبداﷲ سعدی شیعی امامی . او راست : اکمال الاسلام . بناء الاسلام . حرمة الاسلام . دعائم الاسلام . سهام الاسلام . فضل الاسلام . نوادرالاسلام . الایمان ، دعائم الایمان ، حقیقة الایمان ، حلاو...
-
حسن یزدی
لغتنامه دهخدا
حسن یزدی . [ ح َ س َ ن ِ ی َ ] (اِخ )ابن محمد علی . از شاگردان سید مجاهد. درگذشته ٔ 1242هَ . ق . و صاحب ریاض المسائل بوده و اصلاح العمل استاد خویش را بنام «اکمال الاصلاح » درآورده است . (ذریعه ج 2 ص 281 و ج 3 ص 466). و نیز او راست : «حجیة الاستصحاب »...
-
ثاقب افندی
لغتنامه دهخدا
ثاقب افندی . [ ق ِ اَ ف َ ] (اِخ ) (حکیم ...) اصل او از اخسخه است و آنگاه که بدر سعادت درآمد در مدرسه ٔ قره مصطفی پاشا واقع در بازار ارغادبتحصیل علوم پرداخت و نیز طب آموخت و پس از اکمال تحصیل در مقابل جامع شریف سلیمانیه در مریضخانه ای بتعلیم فن طب مش...