بدعة. [ ب ِ ع َ ] (ع اِ) هر آنچه اختراع شود نه بر مثالی که قبلاً بوده باشد. (از اقرب الموارد). نوآورد. (مهذب الاسماء). نو. بدیع. بدع . (نصاب الصبیان از یادداشت مؤلف ). || رسم نو در دین بعد اکمال آن و هر چه در دین بعد از حضرت پیغمبر و ائمه علیهم الصلاة و السلام پیدا گردد. (ناظم الاطباء). چیزی نو که در دین پیدا گردد. (ناظم الاطباء). چیزی نو که در دین پیدا شود و بزمانه ٔ رسول علیه السلام نبوده باشد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). هر چه در دین افزوده باشند یا کم کرده باشند بعد از اکمال آن . (از اقرب الموارد). هرامر محدث که صحابه و تابعان بر آن نبوده باشند. و دلیلی شرعی آن را اقتضا نکرده باشد. (از تعریفات جرجانی ). رسم تازه در دین . بیرون آوردن رسمی نو در دین بعد از اکمال دین . ضد سنت . (از یادداشتهای مؤلف ). درلغت هر چیزی را گویند که اختراع شده باشد. بی آنکه قبل از اختراع ، نظیر و مانند آن را سابقه ای باشد. شافعی گفته است : امور نوآورده که مخالف کتاب الهی و سنت رسول اکرم (ص ) یا اجماع امت یا اثر باشد، بدعة ضالةنامیده می شود. و امور نوآورده ٔ خیر را که مخالف کتاب و سنت و اجماع و اثر نباشد بدعة محمودة گویند. بدعة به احکام پنجگانه تقسیم می گردد: 1 - واجب ، چون تحصیل علوم شرعی که فهم کتاب الهی و سنت رسول را آسان می کند. 2 - حرام ، چون بدعتهای فرقی که مخالف طریقه اهل سنت است . 3 - مندوب ، چون احداث رباطاط و مدارس . 4 - مکروه ، چون آرایش کردن مساجد. 5 - مباح ، چون تفنن در خوردنی و پوشیدنی . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). ج ، بِدَع . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). و رجوع به بدعه و بدعت و کشاف اصطلاحات الفنون شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.