کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امتناع ورزید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
امتناع کردن
لغتنامه دهخدا
امتناع کردن . [ اِ ت ِ ک َدَ ] (مص مرکب ) سرباز زدن . باز ایستادن : و شیرویه را بر پدر بیرون آوردند و او امتناع می کرد،گفتند اگر تو نکنی ما دیگری را بیاریم . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ). ایاس بن قبیصه را بفرستاد به بنی شیبان و آنرا از ایشان بازخواست ایشان...
-
امتناع نمودن
لغتنامه دهخدا
امتناع نمودن . [ اِ ت ِ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) نافرمانی نشان دادن . ممانعت کردن . نپذیرفتن : طعامی که معده از هضم و قبول آن امتناع نمود... خلاص از رنج آن صورت نبندد مگر... (کلیله و دمنه ). رجوع به امتناع و امتناع کردن شود.
-
جستوجو در متن
-
آنگلی کانی
لغتنامه دهخدا
آنگلی کانی . (اِخ ) مذهب رسمی انگلستان و آن از زمان هنری هشتم آغاز شد آنگاه که پاپ از اجازه ٔ طلاق کاترین ملکه ٔ انگلستان امتناع ورزید.
-
ضرار
لغتنامه دهخدا
ضرار. [ ض ِ ] (اِخ ) ابن صرد، مکنی به ابونعیم . محدث است . مأمون اورا به معلمی یکی از اولاد خود خواند و وی امتناع ورزید. او راست : کتاب الوقف و الابتداء. (ابن الندیم ).
-
عزیز
لغتنامه دهخدا
عزیز. [ع َ ] (اِخ ) ابن هبةاﷲبن علی علوی حسینی . جد او نقیب النقبای خراسان بود و نقابت علویان و وزارت سلطان به او پیشنهاد شد اما او از شدت زهد و تقوی از پذیرفتن آن امتناع ورزید و به سال 527 هَ .ق . بطور ناگهانی در نیشابور درگذشت . (از الاعلام زرکلی ا...
-
عبدالحمید
لغتنامه دهخدا
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] (اِخ ) ابن محمد المصطفی بن مکی مشهور به ابن بادیس . رئیس جمعیت مسلمین به الجزائر بود. تحصیلات خود رادر مدرسه ٔ الزیتونة پایان داد. وی مجله ٔ الشهاب را که مجله ای دینی و علمی بود منتشر کرد. حکومت فرانسه در الجزائر درصدد فر...
-
پولشری
لغتنامه دهخدا
پولشری . [ ش ِ ] (اِخ ) پولخری . پولخریه . یکی از ملکه های مشرق ، دختر ارکادیوس . مولد قسطنطنیه در 399 م . وی از سال 414 تا 453 م . امپراتریس شد و در زمان برادرش تئودر دوم صاحب نفوذ و امر و نهی گردید و پس از وفات وی بتخت نشست . درهمین اوقات با یکی از...
-
شاپور
لغتنامه دهخدا
شاپور. (اِخ ) (کشیش ) نام کشیشی در زمان پادشاهی یزدگرد اول ساسانی . وی یکی از نجبا را که موسوم به آذرفرنبغ بود بدین عیسوی درآورد تا از مرضی که داشت شفا یابد. آذرفرنبغ آن کشیش را دعوت کرد که بقریه ٔ او آمده کلیسائی در آنجابنا کند. شاپور قبلا قباله ٔ م...
-
هارتسوکر
لغتنامه دهخدا
هارتسوکر. [ س ُ ک ِ ] (اِخ ) نیکلا. فیزیکدان هلندی که به سال 1656م . در گودا متولد شد و در سال 1725 در اوترشت درگذشت . وی ابزارهای گوناگون چشم خصوصاً ریزبین را کامل کرد و بوسیله ٔ آن اسپرماتوزوئیدها را در مایع تخمی کشف کرد. پس از یک توقف دوازده ساله ...
-
ورقة
لغتنامه دهخدا
ورقة. [ وَ رَ ق َ] (اِخ ) ابن نوفل بن اسدبن عبدالعزی پسر عم ام المؤمنین خدیجه (رض ). وی از طایفه ٔ قریش و از حکیمان دوره ٔ جاهلیت است . پیش از اسلام از بتها کناره گرفت و از خوردن ذبائحی که بخاطر بت ها ذبح میشدند امتناع ورزید و کتابهای ادیان مختلف را...
-
ابن جراح
لغتنامه دهخدا
ابن جراح . [ اِ ن ُ ج َرْ را ] (اِخ ) کنیت دو برادر از رجال دولت عباسی : 1 - علی بن عیسی بن داود. (رجوع به ابوالحسن علی بن عیسی بن داود شود). او از سال 300 هَ .ق . تا چهار سال وزارت خلیفه داشت و در آن مدت بجرح و تعدیل خراج و ارتفاعات پرداخت لکن بعلت ...
-
ابن طاوس
لغتنامه دهخدا
ابن طاوس . [ اِ ن ُ وو ] (اِخ ) سید رضی الدین علی بن موسی بن جعفر علوی حسنی . اشهرمردان این خاندان ، برادر جمال الدین احمد. مستنصر خلیفه نقابت علویان بدو تکلیف کرد و او امتناع ورزید. سید را با ابن علقمی وزیر صحبت و دوستی بوده و پانزده سال در بغداد اق...
-
ابوالحسن الحرانی
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن الحرانی . [ اَ بُل ْ ح َ س َ نِل ْ ح َرْ را ] (اِخ ) ثابت بن ابراهیم بن زهرون ، عم ابراهیم بن هلال صابی ، کاتب معروف . او طبیبی حاذق و مصیب در تشخیص ولیکن در تعلیم دانسته های خود ضنت داشت . مولد او رقه به سال 283 هَ . ق . بود و در زمان عزالد...
-
قاسم عوفی
لغتنامه دهخدا
قاسم عوفی . [ س ِ ع َ ] (اِخ ) ابن ثابت بن حزم عوفی سرقسطی (255 - 302هَ . ق .)، مکنی به ابومحمد. دانشمند لغت و علم حدیث است . وی با پدر از سرقسطه به مصر و مکه مسافرت کرد و گفته اند: او نخستین کسی است که کتاب «العین » را به اندلس آورد. از وی خواستند ک...