کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
التیاث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
التیاث
لغتنامه دهخدا
التیاث . [ اِ ] (ع مص ) درآمیختن . آمیخته شدن . (منتهی الارب ) التباس . (اقرب الموارد). || دشخوار شدن کار بر کسی . (تاج المصادر بیهقی ). || جامه در خود پیچیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || پیچیده شدن چیزی بر چیزی . (تاج المصادر بیهقی ). || التف...
-
جستوجو در متن
-
تطرم
لغتنامه دهخدا
تطرم . [ ت َ طَرْ رُ ] (ع مص ) خفی و نهان گفتن سخن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). التیاث در سخن . (از اقرب الموارد).
-
پیچیده شدن
لغتنامه دهخدا
پیچیده شدن . [ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) التواء. (زوزنی ). تلوی . (تاج المصادر). اطواء. انهصار. (منتهی الارب ): التیاث ؛ پیچیده شدن چیزی بر چیزی . (تاج المصادر). هتهتة؛ پیچیده شدن سخن . عکش ، تعکش ؛ پیچیده شدن موی و بر هم نشستن آن . (منتهی الارب ).
-
آمیخته
لغتنامه دهخدا
آمیخته . [ ت َ / ت ِ ] (ن مف / نف ) درهم کرده . مخلوط. ممزوج . مشوب . مختلط. ملبوک . آگسته . مدوف : طلخی و شیرینیش آمیخته ست کس نخورد نوش و شکر بآپیون . رودکی .- آمیخته تر بودن باکسی یا چیزی ؛ سازگارتر، مألوف تر، مأنوس تر بودن با آن : ای رفیقان سخ...
-
درآمیختن
لغتنامه دهخدا
درآمیختن . [ دَ ت َ ](مص مرکب ) آمیختن . مخلوط شدن . ممزوج شدن . (یادداشت مرحوم دهخدا). التیاث . (از منتهی الارب ) : وزین شیوه سخنهایی برانگیخت که از جان پروری با جان درآمیخت . نظامی .اعتکار و تعاکر؛ با هم درآمیختن قوم در حرب . تداغش و دَغوَشَة؛ درآم...