التیاث . [ اِ ] (ع مص ) درآمیختن . آمیخته شدن . (منتهی الارب ) التباس . (اقرب الموارد). || دشخوار شدن کار بر کسی . (تاج المصادر بیهقی ). || جامه در خود پیچیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || پیچیده شدن چیزی بر چیزی . (تاج المصادر بیهقی ). || التفات کردن . || سستی و درنگی کردن . (منتهی الارب ). درنگی کردن . (اقرب الموارد). || در گفتار بحجت درماندن . (اقرب الموارد). || فربه شدن . (منتهی الارب ). فربه و نیرومند گردیدن . (اقرب الموارد). || توانا گردیدن . (منتهی الارب ). || به خون آلوده گشتن . (اقرب الموارد). || بازداشتن کسی را از چیزی . || بازداشتن . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.