کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعطا کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دشن
لغتنامه دهخدا
دشن . [ دَ ] (ع مص ) بخشیدن چیزی را. (از منتهی الارب ). اعطا کردن . (از اقرب الموارد).
-
اعتبار بخشیدن
لغتنامه دهخدا
اعتبار بخشیدن . [ اِ ت ِ ب َ دَ ] (مص مرکب ) ارزش و ارج دادن . قدر و احترام بکسی اعطا کردن : بسنگی بخشد آنسان اعتباری که بر تاجش نشاند تاجداری .وحشی بافقی (از ارمغان آصفی ).
-
بازبخشیدن
لغتنامه دهخدا
بازبخشیدن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) اعطا کردن . بخشیدن . هدیه کردن : بیزدان بنالید گودرز پیرکه ای دادگر مر مرا دستگیرسپردم ترا هوش و جان و روان چنین نامبردار پور جوان مگر کشور آید ز تنگی رهابمن بازبخشش تو ای پادشا.فردوسی .
-
مراضخة
لغتنامه دهخدا
مراضخة. [ م ُ ض َ خ َ ] (ع مص ) کسی را به ناپسندی چیزی دادن . به کراهت و اکراه اعطا کردن . (از منتهی الارب ). به اکراه چیزی به کسی بخشیدن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || همدیگر را سنگ انداختن . (منتهی الارب ). سنگ به یکدیگر افکندن . (از متن ال...
-
مرحمت
لغتنامه دهخدا
مرحمت . [ م َ ح َ م َ ] (از ع ، اِمص ) لطف . رقت . مهربانی . عطوفت . مرحمة. رجوع به مرحمة شود : دلهای ایشان قرار گیرد بر آنچه خدا بدیشان عنایت کرده از مهربانی امیرالمؤمنین نسبت به ایشان و نگاه کردنش به ایشان از روی مرحمت . (تاریخ بیهقی ص 314). ایذای...
-
نول
لغتنامه دهخدا
نول . [ ن َ ] (ع اِ) رودبار روان . (منتهی الارب ). رودبار پر از آب . (ناظم الاطباء). وادی سایل . (اقرب الموارد) (متن اللغة). وادی روان . (ناظم الاطباء). || مزد کشتی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کرایه ٔ جهاز. (ناظم الاطباء). اجرت سفینه . (ازمتن ال...
-
وصی
لغتنامه دهخدا
وصی . [ وَ صی ی ] (ع اِ) ج ِ وَصیّة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به وصیة شود. || (مص ) درهم و پیوسته روییدن گیاه . وُصی ّ. || (ص ، اِ) اندرزکرده شده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مذکر و مؤنث در وی یکسان است ، یا مؤنث و جمع وی نیاید. ج ، ...
-
منع
لغتنامه دهخدا
منع. [ م َ ] (ع مص ) بازداشتن از کاری . (تاج المصادر بیهقی ). بازداشتن . (المصادر زوزنی ). بازداشتن کسی را از کاری و چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازاقرب الموارد). بازداشت و دورکردگی و دفع و رد و تعرض و ممانعت و نهی و نفی و انکار و مخالفت و مزاحم...
-
راه
لغتنامه دهخدا
راه . (اِ) طریق . (آنندراج ) (انجمن آرا) (رشیدی ) (دهار) (سروری ). بعربی صراط و طریق گویند. (برهان ). سبیل . (دهار) (ترجمان القرآن ). صراط. (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ). در پهلوی راس و راه و در ایرانی باستان : رثیه و در اوستا، رایثیه و در کردی ، ر...
-
درجه
لغتنامه دهخدا
درجه . [ دَ رَ ج َ ] (ع اِ) درجة. پله . (ناظم الاطباء). نردبان . سلم . مرقات . زینه . پایه . (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به درجة شود. || پایگاه و پایه . (غیاث ). پایه . و مرتبه . (کشاف اصطلاحات الفنون ). پایگاه . (مجمل اللغة). رتبه . مرتبه . جاه . ...
-
حامورابی
لغتنامه دهخدا
حامورابی . (اِخ )ششمین پادشاه از اولین سلسله ٔ پانزده نفری سلاطین بابل و مؤسس و بانی حقیقی وواقعی مملکت بابل . قانون حامورابی قدیم ترین قوانینی است که تا امروز بدست است . سلطنت وی در حدود 2003-1961 ق .م . وی بیست سال ضدّ ریم سن پادشاه عیلام و لارسا ...
-
اسکندر
لغتنامه دهخدا
اسکندر. [ اِ ک َدَ ] (اِخ ) مقدونی ، مشهور به اسکندر گُجَسْتَک (ملعون ) یا کبیر (مولد 356، جلوس 336 و وفات 323 ق .م .). اسم این پادشاه مقدونی الکساندر ۞ بود و مورخین عهد قدیم هم چنین نوشته اند ولی مورخین قرون اسلامی او را اسکندر ۞ یا اسکندر الرومی ۞ ...
-
ذوالقرنین ثانی
لغتنامه دهخدا
ذوالقرنین ثانی . [ذُل ْ ق َ ن َ ن ِ] (اِخ ) در مجمل التواریخ والقصص ص 31 آمده است : اسکندر الرومی و هو ذوالقرنین الثانی - انتهی . و حق همین است چه ذوالقرنین قرآن خبر از زمانهائی میدهد که تواریخ دسترس فعلی بشر از آن خبری ندارد و ذوالقرنین رومی را همان...
-
دانشگاه
لغتنامه دهخدا
دانشگاه . [ ن ِ ] (اِ مرکب ) دانشگه . محل دانش . جای دانش . جای علم . || اصطلاحاً مؤسسه ای که تعلیم درجات عالیه ٔ علوم و فنون و ادبیات و فلسفه و هنر کند. این کلمه بجای اونیورسیته بکار رفته است . دانشگاه شعبه هایی بنام دانشکده خواهدداشت و هر دانشکده ...