کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتیاط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعتیاط
لغتنامه دهخدا
اعتیاط. [ اِ ] (ع مص ) دیر باردار نگردیدن شتر ماده و زن بی عقر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). دیر باردار نگردیدن شتر ماده و زن بی آنکه نازاباشند. (ناظم الاطباء). سالها آبستن نگردیدن بدون عقر. و منه : «اعتاطت الاذهان اللواقح ؛ اذا لم تنتج ». (ازمتن اللغة...
-
واژههای همآوا
-
اعطیات
لغتنامه دهخدا
اعطیات . [ اَ ](ع اِ) جج ِ عَطاء، بمعنی دهش و آنچه بخشیده شود. (منتهی الارب ). ج ِ اَعطیَه . جج ِ عطاء. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
معتاط
لغتنامه دهخدا
معتاط. [ م ُ ] (ع ص ) ماده شتری که گشن داده شود و باردار نگردد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به اعتیاط شود.
-
اعتیاص
لغتنامه دهخدا
اعتیاص . [ اِ ] (ع مص ) دشوار شدن کار بر کسی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). دشوار گردیدن بر شخص کاری . (ناظم الاطباء).یقال : اعتاص الامر علیه اعتیاصاً؛ دشوار گردید بر وی کار. (منتهی الارب ). || درپیچان شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) . || بار ناگرفت...