کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اظراف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اظراف
لغتنامه دهخدا
اظراف . [ اِ ] (ع مص ) پدر فرزندان زیرک شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ظریف زادن . (تاج المصادر بیهقی ). بچه ٔ زیرک زادن و قیل : پدر فرزندان زیرک شدن . (آنندراج ). بچه ٔ زیرک زاییدن . (لغت خطی ). اظراف مرد؛ متولد شدن فرزندان ظریف برای وی . (از ...
-
واژههای همآوا
-
ازراف
لغتنامه دهخدا
ازراف . [ اِ ] (ع مص ) زرّافه خریدن . || پیش درآمدن مرد. || شتابانیدن . شتاباندن . (منتهی الارب ). بر شتافتن داشتن . (تاج المصادر بیهقی ). || برانگیختن . (منتهی الارب ). حریص گردانیدن . برآغالیدن . || شتافتن . (تاج المصادر بیهقی ). بشتاب رفتن . ازراف...
-
جستوجو در متن
-
ظریف زادن
لغتنامه دهخدا
ظریف زادن . [ ظَ دَ ] (مص مرکب ) اظراف . (تاج المصادر).