کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استتار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استتار
لغتنامه دهخدا
استتار. [ اِ ت ِ تا ] (ع مص ) در پرده شدن . (زوزنی )(تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). در پرده پنهان گردیدن . (غیاث ). پوشیده گردیدن . (منتهی الارب ). پوشیدگی . اختفاء. تواری . || پوشاندن . پوشانیدن . نهان کردن . پنهان کردن . اخفاء. || پرهیز کردن ....
-
واژههای همآوا
-
استطار
لغتنامه دهخدا
استطار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) نوشتن . (تاج المصادر بیهقی ). نبشتن . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
ترج
لغتنامه دهخدا
ترج . [ ت َ ] (ع مص ) پنهان شدن . (منتهی الارب ) (المنجد) (ناظم الاطباء). استتار. (ذیل اقرب الموارد).
-
ناهویدائی
لغتنامه دهخدا
ناهویدائی . [ هَُ وَ / وِ ] (حامص مرکب ) خفاء. اختفاء. استتار. عدم وضوح . ظاهر و آشکارا نبودن . واضح و لائح نبودن .
-
پوشیده گردیدن
لغتنامه دهخدا
پوشیده گردیدن . [ دَ / دِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) فرو گرفته شدن چیزی بچیزی . تستر. استتار. اکتمان . (منتهی الارب ).
-
مستتر
لغتنامه دهخدا
مستتر. [ م ُ ت َ ت َ ] (ع اِ) محل استتار. محل پنهان شدن . پنهان جای و جای امن و پناه . (ناظم الاطباء). رجوع به استتار شود : عنان بگردانید و در مستتر آجام طبرستان روی به خراسان نهاد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 380).
-
نانهفتنی
لغتنامه دهخدا
نانهفتنی . [ ن ُ / ن ِ / ن َ هَُ ت َ ] (ص لیاقت ) غیرقابل استتار. که قابل اخفاء نیست . که آشکار و واضح و لائح و هویداست . که آن را نتوان یا نشاید پوشید و نهفت و پنهان کرد.
-
تدفن
لغتنامه دهخدا
تدفن . [ ت َ دَف ْ ف ُ ] (ع مص ) پنهان گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). استتار و تواری . (المنجد) (اقرب الموارد). || شتاب کردن شتر در رفتار. (از المنجد) (از اقرب الموارد).
-
استکنان
لغتنامه دهخدا
استکنان . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) پوشیده و در پرده گردیدن . (منتهی الارب ). در پرده شدن . استتار. (زوزنی ). نهفت گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). اکتنان . پوشیده شدن . || نهفته کردن . (زوزنی ).
-
تغطی
لغتنامه دهخدا
تغطی . [ ت َ غ َطْطی ] (ع مص ) پوشیده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ناظم الاطباء). پوشیدن و تعدی بالباء. (منتهی الارب ) (از آنندراج ). استتار. اغتطاء. (اقرب الموارد).
-
مستتر
لغتنامه دهخدا
مستتر. [ م ُ ت َ ت ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استتار. پوشیده شده . (اقرب الموارد). پوشیده گردنده و در پرده شونده . (آنندراج ). پنهان و در پرده شونده . (غیاث ). نهان . پوشیده . سَتیر. مستور : ای خداوندی کت نیست در آفاق نظیررحمت و فضل تو زی حجت تو مستتر ا...
-
نهفتگی
لغتنامه دهخدا
نهفتگی . [ ن ُ / ن ِ / ن َ هَُ ت َ / ت ِ ] (حامص ) پوشیدگی . پنهانی . (ناظم الاطباء). نهفته بودن . استتار. رجوع به نهفته شود. || غیبوبت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نهفت و نهفته شود. || عفت . (یادداشت مؤلف ) (از مهذب الاسماء). پاکدامنی . خدارت . (یاد...
-
تخدر
لغتنامه دهخدا
تخدر. [ ت َ خ َدْدُ ] (ع مص ) پردگی شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). اختدار. (اقرب الموارد) (المنجد) (منتهی الارب ). پنهان گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پوشیده گردیدن و در پرده شدن . استتار. (اقرب الموارد) (المنجد).