استتار. [ اِ ت ِ تا ] (ع مص ) در پرده شدن . (زوزنی )(تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). در پرده پنهان گردیدن . (غیاث ). پوشیده گردیدن . (منتهی الارب ). پوشیدگی . اختفاء. تواری . || پوشاندن . پوشانیدن . نهان کردن . پنهان کردن . اخفاء. || پرهیز کردن . (از منتهی الارب ). || مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: استتار در لغت در پرده شدنست . و نزدشعراء آنست که حرفی بجهت استقامت وزن بحرفی بپوشد، مثلاً عین را الف خواند. و این از عیوبست . و مُستتر نزد نحویان قسمیست از ضمیر و آنرا مُستَکِن ّ نیز نامند. و در ضمن معنی لفظ ضمیر شرح آن بیان گردد. ان شاءاﷲ تعالی . || استتار کوکب ؛ پنهان شدن کوکبی در وراء کوکبی دیگر.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.