کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارکاح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارکاح
لغتنامه دهخدا
ارکاح . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ رُکح ، به معنی بینی کوه و کرانه و ناحیه ٔ آن . (منتهی الأرب ). || خانه های راهبان . (منتهی الأرب ).
-
ارکاح
لغتنامه دهخدا
ارکاح . [ اِ ] (ع مص ) اعتماد کردن . تکیه کردن . || تکیه دادن چیزی را. (منتهی الأرب ). پشت بجای بازنهادن . (تاج المصادر بیهقی ). || مضطر گردانیدن . (منتهی الأرب ). مُلجاء کردن .
-
جستوجو در متن
-
رکح
لغتنامه دهخدا
رکح . [ رُ ] (ع اِ) بینی کوه . ج ، رُکوح و اَرکاح . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رکن کوه . (از اقرب الموارد). || ناحیه ٔ کوه . (از اقرب الموارد). کرانه و ناحیه ٔ کوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بنیاد. ج ، اَرکاح . (منت...
-
پشت
لغتنامه دهخدا
پشت . [ پ ُ ] (اِ) قسمت خلفی تن از کمر به بالا. ظهر.اَزْر. قرا. قری . قَروان و قَرَوان . حاذ. مطا. قصب .سَراة. قَرقَر. قِرقری ّ. (منتهی الارب ) : پشت خوهل سر تویل و روی بر کردار قیر ساق چون سوهان و دندان بر مثال دستره . غواص (از لغت نامه ٔ اسدی ).بست...