رکح . [ رُ ] (ع اِ) بینی کوه . ج ، رُکوح و اَرکاح . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رکن کوه . (از اقرب الموارد). || ناحیه ٔ کوه . (از اقرب الموارد). کرانه و ناحیه ٔ کوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بنیاد. ج ، اَرکاح . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اساس . ج ، ارکاح . (اقرب الموارد). || ساحت خانه و میان سرای . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). ساحت خانه . (از اقرب الموارد). || ناحیه ٔ پس سرای . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ابوعبیده گفته است : ناحیه ٔ خانه از پشت آن گوییا آن فضای بدون بناست . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.