کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارواء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارواء
لغتنامه دهخدا
ارواء. [ اِرْ ] (ع مص ) سیراب کردن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). ترویه . || روان کردن . (غیاث اللغات ). || بروایت شعر داشتن . بر روایت شعر داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
عرواء
لغتنامه دهخدا
عرواء. [ ع ُ رَ ] (ع اِ) سردی تب و فسره ٔ آن در اول لرزه . (منتهی الارب ). سردی تب و لرزی که در اول بروز آن پیدا می شود. (ناظم الاطباء).سرمای تب و ابتدای آن از آغاز بروز آن ، و گویند آن سرما و لرزشی است که به مریض و غیر مریض دست می دهد. (از اقرب المو...
-
ارواع
لغتنامه دهخدا
ارواع . [ اِرْ ] (ع مص ) کلمه ٔ زجر گفتن گوسفندان را: اُروِع َ بالغنم ؛ لَعاً لَعاً گفته شد گوسپند را و آن کلمه ٔ زجر است مر گوسپندان را.
-
ارواع
لغتنامه دهخدا
ارواع . [اَرْ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَرْوَع ،بشگفت آرنده کسی را از حسن و جمال یا از شجاعت و مانند آن . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
مروی
لغتنامه دهخدا
مروی . [ م ُ ] (ع ص ) مُرو. نعت فاعلی از مصدر ارواء. رجوع به ارواء شود. || ماء مروی ؛ آب ِ سیراب کن . (از منتهی الارب ).
-
انقاع
لغتنامه دهخدا
انقاع . [ اِ ] (ع مص ) پنهان داشتن بدی را. (آنندراج ). انقاع شر؛ پنهان داشتن بدی را و هو استعارة. (از منتهی الارب ). انقاع شر برای کسی ؛ پنهان داشتن بدی را برای وی . (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || شتر کشتن به مهمانی از سفرآینده . (از منتهی ا...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عمربن سریج . او پسرزاده ٔ سریج بن یونس بن ابراهیم بن حارث مروزی است که از معارف زهاد و اصحاب کرامات بشمار میرود. ابن سریج خود رئیس شافعیان و مروج مذهب ایشان بود و طریقت محمدبن ادریس بوجود او رونق گرفت و فقه آن امام باهتمام...