کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارعال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارعال
لغتنامه دهخدا
ارعال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ رَعلَة.
-
ارعال
لغتنامه دهخدا
ارعال . [ اِ ] (ع مص ) سبک و سخت زدن نیزه . (منتهی الأرب ). نیزه ٔ سخت و زود زدن . (تاج المصادر بیهقی ). || ارعال عوسجة؛ بیرون آمدن رعله ٔ آن . تیزی برآوردن عوسجة. (منتهی الأرب ). شاخ و برگ آوردن عوسجه .
-
جستوجو در متن
-
رعلة
لغتنامه دهخدا
رعلة. [ رَ ل َ ] (ع اِ) آنچه از گوش گوسپند و ماده شتر بریده آونگان گذارند. || غلاف سرنره . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || شترمرغ . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). اشترمرغ . (مهذب الاسماء). || نخله ٔ بلند یا خ...