کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتکام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارتکام
لغتنامه دهخدا
ارتکام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برهم نشستن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (منتهی الارب ). تراکم . (آنندراج ): دو هزار سوار و پیاده بفرستاد تا در مکامن آجام بوقت ارتکام ظلام بر او شبیخون کنند و روی زمین از وی خالی گردانند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 127). ||...
-
جستوجو در متن
-
مرتکم
لغتنامه دهخدا
مرتکم . [ م ُ ت َ ک ِ ] (ع ص ) متراکم و مجتمع. (از متن اللغة). گرد آینده و بر هم نشیننده . (آنندراج ). گرد آمده . بر هم نشسته و توده شده . (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ارتکام . رجوع به ارتکام شود.
-
تراکم
لغتنامه دهخدا
تراکم . [ ت َ ک ُ ] (ع مص ) بر هم نشستن . (زوزنی ) (دهار). گرد آمدن و بر هم نشستن . (منتهی الارب )(غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ارتکام . فراهم آمدن با ازدحام و کثرت . || چاق و فربه شدن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || مجازاً بمعنی هجوم...
-
ارتطام
لغتنامه دهخدا
ارتطام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) انبوهی کردن چیزی بر کسی . (منتهی الارب ). ازدحام . ارتکام . برهم نشستن . (زوزنی ). || در کاری افتادن که نتوان از آن بیرون شد. (منتهی الارب ). در کاری دشخوار گرفتار شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || در گِل افتادن . (م...
-
برهم نشستن
لغتنامه دهخدا
برهم نشستن . [ ب َ هََ ن ِ ش َ ت َ] (مص مرکب ) روی هم قرار گرفتن . بر روی هم سوار شدن . اِرتکام . (تاج المصادر بیهقی ). اِعرنکاس . (منتهی الارب ). اِلتباد. (تاج المصادر بیهقی ). تَراکم . (المصادر زوزنی ). تَعَکبس . تَکاثُف . (منتهی الارب ). تکبﱡب . ت...