کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احکام دین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احکام دین
لغتنامه دهخدا
احکام دین . [ اَ م ِ ] (ترکیب اضافی ) سنت . دستورهای شرع .
-
واژههای مشابه
-
احکام موالید
لغتنامه دهخدا
احکام موالید. [ اَ م ِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دانش زایجه . معرفةالطالع.
-
احکام نجوم
لغتنامه دهخدا
احکام نجوم . [ اَ م ِ ن ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (علم ِ...) علم پیش گوئی حوادث آینده از اوضاع کواکب .
-
احکام القرآن
لغتنامه دهخدا
احکام القرآن . [ اَ مُل ْ ق ُرْ ] (ع اِ مرکب ) کتاب در ذکر احکام که در قرآن آمده است : کتاب احکام القرآن از اسماعیل بن اسحاق قاضی . کتاب احکام القرآن بر مذهب مالک . کتاب احکام القرآن از احمدبن المعذل . کتاب احکام القرآن از ابوبکر رازی بر مذهب اهل عرا...
-
جستوجو در متن
-
دبیره
لغتنامه دهخدا
دبیره . [ دَ رَ / رِ ] (اِ) خط. رجوع به دبیری شود.- دین دبیره ؛ خط که بدان احکام دین نوشته شود. دین دبیریه . دین دبیری . خط اوستایی . (فرهنگ ایران باستان پورداود ص 102).
-
بید
لغتنامه دهخدا
بید. (اِخ ) کتاب احکام دین هندویان . (ناظم الاطباء). بزبان هندی کتابی است مشتمل بر احکام دین هندوان و به اعتقاد ایشان کتاب آسمانی است . (برهان ) . نام کتاب هنود که برهمنان آنرا کلام خدا گویند و آن در اصل یکی است مشتمل بر چهار دفتر و بهمین سبب چاربید ...
-
خشک مقدس
لغتنامه دهخدا
خشک مقدس . [ خ ُ ک ِ م ُ ق َدْ دَ ] (ص مرکب ) متدینی که جز اطاعت از ظاهر احکام دین بهیچ تأویل و تعبیری تن درندهد. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
دین
لغتنامه دهخدا
دین . (اِ)کیش . (منتهی الارب ). ملة. (اقرب الموارد) (تاج العروس ). صبغة. (ترجمان القرآن ). طریقت . شریعت . مقابل کفر. (یادداشت مرحوم دهخدا). در سانسکریت و گاتها و دیگر بخشهای اوستا مکرر کلمه ٔ «دئنا» آمده دین در گاتهابمعانی مختلف کیش ، خصایص روحی ، ت...
-
اهل رده
لغتنامه دهخدا
اهل رده . [ اَ ل ِ رِدْ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کسانی که از دین برگشتند بعد وفات رسول (ص ). (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ) (آنندراج ). کسانی که پس از مرگ رسول از مسلمانی بیرون شدند و ابوبکر با آنان جنگید تا دوباره به اسلام گرویدند. رجوع به ابن...
-
بدعة
لغتنامه دهخدا
بدعة. [ ب ِ ع َ ] (ع اِ) هر آنچه اختراع شود نه بر مثالی که قبلاً بوده باشد. (از اقرب الموارد). نوآورد. (مهذب الاسماء). نو. بدیع. بدع . (نصاب الصبیان از یادداشت مؤلف ). || رسم نو در دین بعد اکمال آن و هر چه در دین بعد از حضرت پیغمبر و ائمه علیهم الصل...
-
مستضعف
لغتنامه دهخدا
مستضعف . [ م ُ ت َ ع َ ](ع ص ) نعت مفعولی از استضعاف . ضعیف شمرده شده . (اقرب الموارد). ضعیف داشته . حقیرداشته . ناتوان شمرده شده . سست پنداشته . ناتوان یافته شده . زار ناتوان . رجوع به استضعاف شود : گروهی را که مستضعف بودند رها کردند. (تاریخ بیهقی چ...
-
متدین
لغتنامه دهخدا
متدین . [ م ُ ت َ دَی ْ ی ِ ] (ع ص ) راستکار و دیندار. (منتهی الارب ). دیندار و راستکار. (آنندراج ). راستگار و دین دار و فربود. (ناظم الاطباء). مأخوذ از تازی ، دیندار و فربود و راست و درست و شاهیده و درستکار و راستکار و پایدار و در دین خود و شاهنده ...
-
اصول و فروع
لغتنامه دهخدا
اصول و فروع . [اُ ل ُ ف ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در هر دانشی اصول عبارت از قواعد اساسی و بنیادی و فروع شاخه ها و مسائل فرعی آن میباشد. و در اصطلاح دین اسلام اصول را بر مسائلی اطلاق کنند که به اعتقادات مربوط است و فروع را به مسائل وابسته به عمل و ع...