کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أَلْقِهْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
القة
لغتنامه دهخدا
القة. [ اِ ق َ ] (ع اِ) گرگ ماده . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، اِلَق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ماده ٔ گرگ . (آنندراج ). || گاهی به میمون ماده نیزگویند و نر آن را قِرد گویند نه اِلق . (از اقرب الموارد). بوزنه ٔ ماده . (...
-
جستوجو در متن
-
الق
لغتنامه دهخدا
الق . [ اِ ل َ ] (ع اِ) ج ِ اِلق و اِلقَة. رجوع به الق و القة در این لغت نامه شود.
-
الق
لغتنامه دهخدا
الق . [ اِ ] (ع اِ) گرگ نر. ذئب . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). مؤنث آن اِلقَة و جمع اِلَق است ، و ببوزینه ٔ ماده نیز القة گویند ولی نر آن را الق نگویند بلکه قرد و رُبّاح خوانند. (اقرب الموارد). || (ص ) بدخو. (از اقرب الموارد) (از المنجد). ج ، اِلَق...
-
القی
لغتنامه دهخدا
القی . [ اَ ل َ قا ] (ع ص ) زن سبک خیز. سریعةالوثب . رجوع به اِلقَة شود.
-
اسامة
لغتنامه دهخدا
اسامة. [ اُ م َ ] (اِخ ) ابن مرشدبن علی بن مقلدبن نصربن منقذ الکنانی و الکلبی الشیزری الملقب بمؤیدالدولةمجدالدین و المکنی بابی المظفر از اکابر بنی منقذ اصحاب قلعه ٔ شیزر و یکی از علماء و از شجعان آنجا. او را در فنون ادب تصانیف عدیده است و ابوالبرکات...