القة. [ اِ ق َ ] (ع اِ) گرگ ماده . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، اِلَق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ماده ٔ گرگ . (آنندراج ). || گاهی به میمون ماده نیزگویند و نر آن را قِرد گویند نه اِلق . (از اقرب الموارد). بوزنه ٔ ماده . (منتهی الارب ). ماده ٔ بوزنه . (آنندراج ). || (ص ) زن بدخو. (از اقرب الموارد). زن دلیر. (منتهی الارب ). القة و اَلَقی ̍؛ زن سبک خیز. امراءة سریعةالوثب . لیث گوید: این دو لفظ را وصف غول و گرگ ماده و زن جری آرند بسبب خبث آنها. (از لسان العرب از ذیل اقرب الموارد). زن جسور و جری که زود از جای برجهد و دشمنی آغازد. (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.