کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آینا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
عین ا
لغتنامه دهخدا
عین ا. [ ع َ نُل ْ لاه ] (ع اِ مرکب ) چشم خدای . حفظ خدای . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) : تو شب به روضه ٔ نبوی زنده داشته عین اللهت بلطف نظر پاسبان شده . خاقانی .دیوان مرا که گنج عرشی است عین اللَّه گنج بان ببینم . خاقانی .بینی جمال حضرت عین اللَّه آن ...
-
عینا
لغتنامه دهخدا
عینا. [ ع َ ] (ع ص ) تلفظی است از «عیناء». زنی فراخ چشم . (دهار) : و حورا و عینای فرادیس اعلی را از خطر تلبیس ایشان مطلقه ٔ ثلاث گردانیده . (سندبادنامه ص 94). رجوع به عیناء شود. || (اِ) عینان ، که در حال اضافه نون آن حذف شده باشد. دو چشم .- عیناالعود...
-
عیناً
لغتنامه دهخدا
عیناً. [ ع َ نَن ْ ] (از ع ، ق ) درست ماننده . (فرهنگ فارسی معین ). راست . درست . شخصاً. نفساً.بعینه . بنفسه . و رجوع به عینه و بعنیه و عین شود.
-
جستوجو در متن
-
این
لغتنامه دهخدا
این . [ اَ ] (ع مص ) رسیدن هنگام و وقت : آن الوقت ایناً؛ رسید هنگام و وقت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و منه : آن لک ان تفعل کذا؛ رسید هنگام که این کاربکنی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || درمانده گردیدن : آن ا...
-
ساآله
لغتنامه دهخدا
ساآله . [ ل ِ ] (اِخ ) زاله . ساآله ساکسون رودخانه ای است در آلمان که از کوه فیختلگبرگ در باویر سرچشمه میگیرد و پس از سیراب کردن نواحی هوف سالفلد، رودواشتاد ، اینا ، نومبورگ ، بطرف اونستروت میرود و پس از سیراب کردن مرسبورگ ، الستربلانش ، لیپزیک ، هال...
-
منافصة
لغتنامه دهخدا
منافصة. [ م ُ ف َ ص َ ] (ع مص ) نبرد کردن به دور انداختن کمیز. یقال : نافصه ؛ ای قال بل و ابول فننظر اینا ابعد بولا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نبرد کردن به دور انداختن بول . (از ذیل اقرب الموارد)
-
مقاصاة
لغتنامه دهخدا
مقاصاة. [م ُ ] (ع مص ) از کسی دور شدن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || نبرد کردن به دوری . (منتهی الارب ) (آنندراج ): قاصانی مقاصاة فقصوته ؛ نبرد کرد با من در دوری ومباعدت پس غالب آمدم بر آن ، و گویند: هلم...
-
صردر
لغتنامه دهخدا
صردر. [ ص ُرر دُرر ] (اِخ )علی بن حسن بن علی بن فضل کاتب و شاعر معروف به صردر ومکنی به ابومنصور و ملقب به الرئیس یکی از نجبای شاعران در عصر خویش بود. میان جودت سبک و حسن معنی جمعکرده و شعر وی را طلاوتی رائق و بهجتی فائق است . دیوان شعر کوچکی دارد و چ...
-
این
لغتنامه دهخدا
این . (ضمیر، ص ) ضمیر اشاره برای نزدیک . مقابل آن . ج ، اینها، اینان . (فرهنگ فارسی معین ). کلمه ٔ اشاره که بدان به شخص یا شی ٔ حاضر اشاره میکنند. و چون این کلمه پس از موصوف واقع و موصوف بآن اضافه شود الفش در درج ساقط گردد. (از ناظم الاطباء). پهلوی ،...
-
پروس
لغتنامه دهخدا
پروس . [ پْرو / پ ِ ] (اِخ ) نام قسمتی از کشور آلمان است . مساحت آن 292695 هزارگزمربع و سکنه ٔ آن 39 میلیون تن میباشد. پروس از شرق به غرب شامل پروس شرقی و بقایای پروس غربی و پومرانی و هانور و شلسویگ هولشتاین و وستفالی و پروس رنان و هس ناسو است . خاک ...
-
لغدة
لغتنامه دهخدا
لغدة. [ ل ُ دَ ] (اِخ ) الحسن بن عبداﷲ، المعروف بلغدة و لکذة ایضاً الاصبهانی ابوعلی . قدم بغداد و کان جیدالمعرفة بفنون الادب حسن القیام بالقیاس موفقاً فی کلامه و کان اماماً فی النحو و اللغة و کان فی طبقة ابی حنیفة الدینوری ... و کان بینهما مناقضات . ...
-
ابیوردی
لغتنامه دهخدا
ابیوردی . [ اَ وَ ] (اِخ ) محمدبن احمد الأبیوردی الکوفنی و کوفن یکی از قراء ابیورد است و یاقوت گوید: ابوالمظفر محمدبن ابی العباس احمدبن محمد ابی العباس احمدبن اسحاق بن ابی العباس محمد الامام بن اسحاق بن الحسن ابی الفتیان بن ابی مرفوعه منصوربن معاویة...