کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یاکند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یاکند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زمینشناسی) [قدیمی] yākand = یاقوت: ◻︎ کجا تو باشی گردند بیخطر خوبان / جمست را چه خطر هر کجا بُوَد یاکند (شاکر بخاری: شاعران بیدیوان: ۴۶).
-
جستوجو در متن
-
پاکند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] pāka(o)nd = یاکند
-
یاقوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [جمع: یواقیت] yāqut ۱. (زمینشناسی) نوعی سنگ معدنی گرانبها به رنگ سرخ، زرد، کبود، سبز، یا سفید که نوع سرخ و شفاف آن بعد از الماس از بهترین احجار کریمه است و هرچه بزرگتر و خوشرنگتر باشد گرانبهاتر است؛ یاکند.۲. [قدیمی، مجاز] لب سرخ معشوق.&la...