(اسم) [جمع: یواقیت] ۱. (زمینشناسی) نوعی سنگ معدنی گرانبها به رنگ سرخ، زرد، کبود، سبز، یا سفید که نوع سرخ و شفاف آن بعد از الماس از بهترین احجار کریمه است و هرچه بزرگتر و خوشرنگتر باشد گرانبهاتر است؛ یاکند.
۲. [قدیمی، مجاز] لب سرخ معشوق.
〈 یاقوت خام: [قدیمی، مجاز]
۱. لب معشوق.
۲. شراب.
〈 یاقوت رمّانی: [قدیمی]
۱. (زمینشناسی) نوعی یاقوت درشت و سرخرنگ شبیه دانۀ انار.
۲. [مجاز] هرنوع گل سرخرنگ.
۳. [مجاز] لب سرخ معشوق.
〈 یاقوت روان: [قدیمی، مجاز]
۱. شراب سرخرنگ.
۲. اشک خونین.
〈 یاقوت زرد:
۱. (زمینشناسی) نوعی یاقوت زردرنگ که در جواهرسازی به کار میرود.
۲. [قدیمی، مجاز] شراب زردرنگ.
۳. [قدیمی، مجاز] خورشید.
〈 یاقوت مذاب: [قدیمی، مجاز]
۱. اشک خونین.
۲. شراب سرخرنگ.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.