کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کَاذِبٌ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کاذب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: کذبَة و کذّاب] kāzeb دروغگو.
-
واژههای همآوا
-
کاذب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: کذبَة و کذّاب] kāzeb دروغگو.
-
جستوجو در متن
-
کاذبه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: کاذبَة، مونثِ کاذب، جمع: کاذبات، کواذب] [قدیمی] kāzebe = کاذب
-
بین الطلوعین
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: بَینَالطّلوعَین] [قدیمی] beyno(a)ttolu'eyn بین صبح کاذب و صبح صادق.
-
ایرانیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'irānit نوعی ورق موجدار ساخته شده از سیمان و پنبۀ نسوز که برای پوشش سقف، دیوار کاذب راه آب، و دودکش به کار میرود.
-
تاریک روشن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) tārikro[w]šan تاریکوروشن؛ اول سپیدهدم که هنوز هوا خوب روشن نشده؛ صبح کاذب؛ دم گرگ.
-
فجر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] fajr ۱. سپیدی صبح؛ سپیدهدم.۲. (اسم) هشتادونهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۳۰ آیه؛ الفجر.〈 فجر کاذب: [قدیمی] = صبح 〈 صبح کاذب〈 فجر صادق: [قدیمی] = صبح 〈 صبح صادق
-
دیفتری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: diphtérie] (پزشکی) difteri بیماری واگیرداری که باعث ایجاد عشایی کاذب در حلق و حنجره میشود. از عوارض آن گلودرد، تب، سرفه، گرفتگی صدا و در صورت وخامت، ناراحتیهای قلبی، کلیوی، و فلج دست و پا را موجب میشود.
-
صبح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، قید) [عربی] sobh بامداد؛ بامدادان؛ اول روز؛ صبحگاه؛ صبحگاهان؛ صبحدم.〈 صبح پسین: [قدیمی] = 〈 صبح صادق〈 صبح سعادت: [قدیمی، مجاز] آغاز خوشبختی.〈 صبح کاذب (دروغین، اول، نخستین): اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق؛ دم گرگ: ◻︎ صبح ...
-
دم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: dumb, dum] ‹دنب› (زیستشناسی) dom ۱. عضو بدن حیوان که در انتهای تنه و بالای مقعد او قرار دارد و در حیوانات چهارپا در پشت پای آنها آویزان است. در پرندگان پرهایی است که در انتهای بدن آنها میروید و در بعضی دراز و آویخته و در بعضی کوتاه ...