(اسم، قید) [عربی] بامداد؛ بامدادان؛ اول روز؛ صبحگاه؛ صبحگاهان؛ صبحدم.
〈 صبح پسین: [قدیمی] = 〈 صبح صادق
〈 صبح سعادت: [قدیمی، مجاز] آغاز خوشبختی.
〈 صبح کاذب (دروغین، اول، نخستین): اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق؛ دم گرگ: ◻︎ صبح کاذب زند از صدق نفس / نور او یک دو نفس باشد و بس (جامی۴: ۶۵۲).
〈 صبح صادق (دوم، پسین): هنگامی که روشنایی روز آشکار میشود؛ فجر دوم: ◻︎ چو صبح صادق آمد راستگفتار / جهان در زر گرفتش محتشموار (نظامی۲: ۱۱۷).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.