کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کلبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: kurpak] kolbe ۱. خانۀ کوچک؛ خانه.۲. خانۀ روستایی.۳. [قدیمی] دکان.
-
جستوجو در متن
-
آلونک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آلانک، آلانه› 'ālunak ۱. [مجاز] خانۀ کوچک.۲. خانۀ کوچک موقت که از چوب و مصالح کمدوام بسازند؛ کومه؛ کلبه.
-
عریش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ عَرَش] [قدیمی] 'ariš ۱. سایهبانی که از چوب و شاخۀ درخت برای محافظت خود از گرما و آفتاب میسازند؛ کومه؛ کلبه.۲. داربستی که شاخههای درخت انگور را بر آن میآویزند.
-
کازه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کاز› [قدیمی] kāze ١. آغل گوسفند؛ مغاره.٢. کلبۀ صحرایی.٣. سایهبانی که با شاخههای درخت و علف در بیابان یا در میان کشتزار درست کنند؛ آلاچیق؛ کریز؛ کرچه؛ کومه: ◻︎ چو آمد بیابان یکی کازه دید / روان آب و مرغی خوش و تازه دید (اسدی: ۲۷۹).
-
چپر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) čapar ۱. دیواری که از چوب و علف و شاخههای درخت درست میکنند؛ پرچین.۲. نرده.۳. کلبۀ کوچکی که از شاخههای درخت و گیاههای خشک درست میکنند؛ کپر.۴. گروهی انسان یا حیوان که دایرهوار گرد آمده و حلقه زده باشند.۵. وسیلهای در دستگاه پارچهبافی و نوا...
-
تواره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tovāre ۱. بوتههای خار که بر روی دیوار و دور باغ و پالیز قرار میدهند.۲. کلبهای که از بوتهها و شاخ و برگ درخت در کنار کشتزار درست کنند: ◻︎ بباید رفتن آخر چند باشی / چو متواری در این خانهٴ تواره (ناصرخسرو: ۴۶۰).۳. خانهای که در آن سرگی...