کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کریز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کریز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کریچ، کریچه› [قدیمی] koriz ۱. خانۀ کوچک.۲. کنج خانه.۳. پر ریختن پرندگان.
-
جستوجو در متن
-
کازه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کاز› [قدیمی] kāze ١. آغل گوسفند؛ مغاره.٢. کلبۀ صحرایی.٣. سایهبانی که با شاخههای درخت و علف در بیابان یا در میان کشتزار درست کنند؛ آلاچیق؛ کریز؛ کرچه؛ کومه: ◻︎ چو آمد بیابان یکی کازه دید / روان آب و مرغی خوش و تازه دید (اسدی: ۲۷۹).