کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهارراه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چهارراه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چارراه› ča(ā)hārrāh جایی در خیابان یا کوچه که خیابان یا کوچۀ دیگر آن را قطع کند و به چهار سمت راه پیدا کند.
-
جستوجو در متن
-
تقاطع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] taqāto' ۱. چهارراه.۲. (ریاضی) نقطهای که در آن دو یا چند خط یکدیگر را قطع کنند.۳. (اسم مصدر) از هم بریدن و جدا شدن.۴. (اسم مصدر) [قدیمی] یکدیگر را قطع کردن.
-
چهارسو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چهارسوی، چارسو، چهار سوق، چارسوق، چهارسوک› ča(ā)hārsu ۱. چهارطرف؛ چهارجانب؛ چهارسمت؛ جهات چهارگانه.۲. [مجاز] دنیا.۳. (اسم، صفت) نوعی پیچگوشتی با سری متقاطع.۴. [مجاز] چهارراه میان بازار؛ محلی که چهار بازار از آن منشعب میشود.۵. [قدیمی] چهاررا...