کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چرخ زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کاروان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کاربان› kār[e]vān ۱. گروه مسافرانی که باهم سفر میکنند.۲. [مجاز] چیزی که اجزای آن به دنبال هم میآید.۳. اتاقک چرخداری که به پشت اتومبیل وصل میشود و برای حمل کالا، حیوانات، و اقامت در سفر مورد استفاده قرار میگیرد.〈 کاروان زدن: (مصدر لاز...
-
تنوره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [؟. فارسی] tanure ۱. لولۀ حلبی که روی سماور میگذارند تا دود از آن خارج شود؛ دودکش.۲. لولۀ دودکش کشتی یا کارخانه.۳. سوراخ بالای آسیاب که آب از آنجا روی پرههای آسیاب میریزد.۴. [قدیمی] نوعی جامۀ جنگ شبیه جوشن: ◻︎ تنوره ز تفسیدن آفتاب / به سوزن...
-
کوک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kuk بخیۀ درشت که با دست در روی پارچه و جامه میزنند تا بعد جای آن را با چرخ خیاطی بدوزند.〈 کوک زدن: (مصدر متعدی) بخیه زدن؛ به هم دوختن پارچه با نخ و سوزن.〈 کوک شدن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] خشمناک شدن.〈 کوک کردن: (مصدر متعدی)۱...
-
دستبرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [مجاز] dastbord ۱. دزدی.۲. چپاول؛ غارت.۳. [قدیمی] تردستی.۴. [قدیمی] چیرگی.۵. [قدیمی] تصرف.۶. [قدیمی] پیشی و سبق بردن〈 دستبرد از چیزی بردن: [قدیمی، مجاز] بر چیزی پیشی گرفتن: ◻︎ تکاور دستبرد از باد میبرد / زمین را دور چرخ از یاد میبرد...
-
جفت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) joft ۱. واحد شمارش برخی چیزهایی که بهصورت دوتایی کاربرد دارد: یک جفت جوراب.۲. دو عدد از چیزی یا کسی.۳. (صفت) [مقابلِ طاق] زوج.۴. زن یا شوهر؛ همسر.۵. دو حیوان نروماده که با یکدیگر جفتگیری میکنند.۶. (صفت) [عامیانه، مجاز] دو چیز برابر و مانند ه...