(اسم) [؟. فارسی] ۱. لولۀ حلبی که روی سماور میگذارند تا دود از آن خارج شود؛ دودکش.
۲. لولۀ دودکش کشتی یا کارخانه.
۳. سوراخ بالای آسیاب که آب از آنجا روی پرههای آسیاب میریزد.
۴. [قدیمی] نوعی جامۀ جنگ شبیه جوشن: ◻︎ تنوره ز تفسیدن آفتاب / به سوزندگی چون تنوری به تاب (نظامی۵: ۸۰۱).
〈 تنوره زدن (کشیدن): (مصدر لازم)
۱. دور خود چرخ زدن و در حال چرخیدن به هوا رفتن.
۲. [قدیمی، مجاز] حلقه زدن و گرداگرد کسی یا چیزی را گرفتن: ◻︎ هزار از دلیران جوینده کین / به گردش تنوره زدند از کمین (اسدی: ۳۹۱).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.