کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پشتی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به پشت) pošti ۱. قرارگرفته در پشت چیزی.۲. (اسم) هرچیزی که پشت سر بگذارند و به آن تکیه بدهند.۳. (اسم) [مجاز] پشتوپناه؛ حامی؛ یارویاور.۴. [مجاز] نگهبان.۵. (حاصل مصدر) [مجاز] حمایت: ◻︎ که ایشان به پشتی من جنگجوی / سوی مرز ایران نهادند...
-
واژههای مشابه
-
کوله پشتی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kulepošti کیف نسبتاً بزرگی برای راحت حمل کردن لوازم مختلف که بر پشت و روی شانهها قرار میگیرد.
-
پای پشتی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pāypošti ۱. (ورزش) در کشتی، یکی از فنون کشتی.۲. پشت پا: ◻︎ گر دل نزدیش پایپشتی / پشتی کن خویش را بکشتی (نظامی۳: ۴۲۰).
-
پشتی گر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] poštigar ۱. یاریدهنده.۲. حمایتکننده؛ پشتیبان.
-
جستوجو در متن
-
مخده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مِخدَّة، جمع: مَخادّ] moxadde پشتی؛ نازبالش.
-
کوله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kule کولهبار و کولهپشتی.
-
دیوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: divan، مٲخوذ از فارسی: دیوان] divān مبل یا نیمکت بدون پشتی که تشک داشته باشد.
-
وساده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: وَسادَة، جمع: وَسائِد] [قدیمی] vasāde بالین؛ پشتی؛ نازبالش.
-
صندلی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به صندل) [معرب. فارسی] sandali چهارپایۀ پشتیدار که بر روی آن مینشینند.
-
مظاهرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مظاهَرة] [قدیمی] mozāherat ۱. یکدیگر را یاری و پشتیبانی کردن.۲. همپشتی.
-
تکیه گاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] te(a)k[i]yegāh ۱. جای تکیه دادن؛ پشتی.۲. [مجاز] پشتوپناه.
-
بادبان ماهی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] bādbānmāhi نوعی ماهی بزرگ بومی هند غربی که بالههای پشتیاش به شکل بادبان است.
-
مارماهی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) mārmāhi نوعی ماهی خوراکی شبیه مار، با بالههای پشتی یکسره که تا دم میرسد.