(صفت نسبی، منسوب به پشت) ۱. قرارگرفته در پشت چیزی.
۲. (اسم) هرچیزی که پشت سر بگذارند و به آن تکیه بدهند.
۳. (اسم) [مجاز] پشتوپناه؛ حامی؛ یارویاور.
۴. [مجاز] نگهبان.
۵. (حاصل مصدر) [مجاز] حمایت: ◻︎ که ایشان به پشتی من جنگجوی / سوی مرز ایران نهادند روی (فردوسی: لغتنامه: پشتی).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.