کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پزشکی جنسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دندان پزشکی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (پزشکی) dandānpezeški شغل و عمل دندانپزشک.
-
روان پزشکی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (پزشکی) ravānpezeški علمی که دربارۀ جنبههای مختلف روحی و معالجۀ بیماریهای روانی بحث میکند.
-
دام پزشکی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر، اسم) ‹دامپزشکی› dāmpezeški ۱. شغل و عمل دامپزشک؛ بیطره.۲. (اسم) محلی که در آن دربارۀ امراض جانوران مطالعه و تحقیق میکنند: دانشکدۀ دامپزشکی.۳. (اسم، حاصل مصدر)رشتهای دانشگاهی که روش معالجۀ جانوران بیمار را تعلیم داده و دامپزشک تربیت می...
-
جستوجو در متن
-
کاپوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: capote] kāput ۱. روکش فلزی متحرک بر روی موتور و در جلو اتومبیل.۲. (پزشکی) پوشش پلاستیکی نازک که در موقع مقاربت جنسی برای جلوگیری از بارداری یا انتقال بیماریهای عفونی روی آلت تناسلی مرد کشیده میشود.
-
بیماری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) bimāri رنجوری؛ ناخوشی؛ مرض.〈 بیماری ارثی: (پزشکی) هریک از بیماریهایی که بهوسیلۀ پدرومادر یا اجداد به فرد منتقل میشود.〈 بیماریهای زُهرَوی: (پزشکی) بیماریهای مقاربتی، از قبیل سوزاک و سیفلیس.〈 بیماری عفونی: (پزشکی) م...
-
قرص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اُقراص و قِراص و قِرَصَة] qors ۱. (پزشکی) نوعی داروی خوراکی جامد که در شکلها و اندازههای مختلف و با خواص متفاوت عرضه میشود.۲. گردۀ نان؛ کلیچه؛ گرده.۳. هر چیز گرد: قرص خورشید، قرص ماه.〈 قرص کمر: (زیستشناسی) دانهای پهن و قهو...