کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واقعه دیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واقعه دیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی، مجاز] vāqe'edide ۱. مجرب؛ آزموده؛ آن که حوادث روزگار را دیده.۲. مجرّب درجنگ.
-
واژههای مشابه
-
واقعه رسیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی، مجاز] vāqe'ere(a)side بلارسیده؛ مصیبتدیده.
-
واقعه طلب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی، مجاز] vāqe'etalab شورشطلب؛ فتنهجو؛ ماجراجو.
-
جستوجو در متن
-
شاهد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] šāhed ۱. [جمع: شُهود] (حقوق) کسی که در دادگاه دربارۀ موضوع مورد بحث شهادت میدهد.۲. کسی که امری یا واقعهای را به چشم خود دیده باشد و گواهی بدهد؛ گواه.۳. (اسم) (ادبی) جمله یا عبارتی از نثر یا نظم که برای اثبات معنی لغت یا موضوعی بی...