کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هکم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
حکم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] hakam کسی که برای حل مشکل یا رفع دعوا انتخاب میشود؛ داور.
-
حکم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ حِکمَة] hekam = حکمت
-
حکم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَحکام] hokm ١. فرمان؛ امر.٢. (حقوق) رٲی صادر شده از سوی دادگاه یا قاضی: حکم اعدام.۳. نوعی بازی ورق.۴. (ریاضی) نتیجۀ حاصل از یک فرض.۵. [قدیمی] قضا؛ سرنوشت.۶. [قدیمی] = حکمیت۷. (اسم مصدر) [قدیمی] = حکومت۸. (اسم مصدر) [قدیمی] اطاعت؛ ...