کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیمه کار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کلوفان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: colophane] (زیستشناسی) kolofān جسمی سخت، شکننده، و نیمهشفاف که در الکل و اتر حل میشود و مصرف دارویی و صنعتی دارد و برای مالیدن بر روی آرشۀ ویولون به کار میرود.
-
گالیوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: gallium] (شیمی) gāliyom فلز کمیاب نقرهایرنگ که در حرارت ۳۰ درجه سانتیگراد ذوب میشود و در ساخت دماسنج برای دماهای بالا و به عنوان نیمهرسانا به کار میرود.
-
اندیوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: indium] (شیمی) 'andiyom فلزی نرم، نقرهایرنگ، سمّی، و قابل تورق و مفتول شدن که در حرارت ۱۵۵ درجۀ سانتیگراد ذوب میشود و در تهیۀ مواد نیمهرسانا و مواد دندانسازی به کار میرود.
-
فاغره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فاغرَة] ‹فاخره، فارغه› [قدیمی] fāqere دانهای به اندازۀ نخود که تا نیمۀ آن شکافته و در میان آن دانۀ ریز سیاه و خوشبو قرار دارد. بیشتر در هند و سودان بهدست میآید و در طب به کار میرود. کبابۀ دهنشکافته.
-
دادائیسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: dadaïsm] dādā'ism مکتبی ادبی در اروپا و در نیمۀ اول قرن بیستم که پیروان آن در نوشتهها و اشعار خود، کلمات را خلاف معنی واقعی آنها به کار میبردند و گاه جملههایی نامفهوم، مشوش، و شبیه هذیان تلفیق میکردند.
-
لعاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] lo(a,e)'āb ۱. (زیستشناسی) آب دهن؛ بزاق.۲. هر مایعی که اندکی غلیظ و چسبنده باشد.۳. مادۀ شفاف یا رنگین که بر روی کاشی یا ظروف سفالی میدهند.۴. روکش شیشهای نیمهمذاب بر لایهای از فلز که نقش محافظ در برابر واکنشهای شیمیایی داشته و ب...