کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منتشر کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پراکندن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹پراگندن، پراکنیدن› parākandan پریشان کردن؛ منتشر کردن؛ متفرق ساختن؛ پاشیدن.
-
چاپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [سنسکریت] čāp ۱. تکثیر و تولید نوشته به تعداد زیاد.۲. نقش کردن تصویر یا نوشته برروی کاغذ یا پارچه.۳. تولید و انتقال فیلم بر روی کاغذ عکاسی.۴. (اسم) تمامی نسخههای یک کتاب که در یک زمان منتشر میشود: چاپ دوم کتاب.
-
انداختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [پهلوی: handāxtan] 'a(e)ndāxtan ۱. رها کردن چیزی از بالا به پایین.۲. پرتاب کردن: سنگ انداختن.۳. گستردن؛ پهن کردن: فرش انداخت.۴. به دور افکندن.۵. در جای خود قرار دادن: در را جا انداخت.۶. درون چیزی قرار دادن: کشتی را در آب انداخت.۷. تک...