کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفتخر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفتخر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مفتخِر] moftaxe(a)r فخرکننده؛ بالنده.
-
جستوجو در متن
-
سرافراز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹سرفراز› [مجاز] sar[']afrāz سربلند؛ مفتخر.
-
سربلند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] sarboland سرافراز؛ سرفراز؛ مفتخر؛ باافتخار.〈 سربلند ساختن: (مصدر متعدی) [مجاز] کسی را سرافزار کردن؛ مفتخر ساختن.〈 سربلند شدن: (مصدر لازم) [مجاز] سرافراز شدن؛ مفتخر گشتن.〈 سربلند کردن: (مصدر متعدی) [مجاز] سربلند گردانیدن.&l...