کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل ارتجاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
الاستیک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: élastique] (فیزیک) 'elāstik قابل ارتجاع؛ کشسان؛ نرم و قابل انعطاف.
-
ارتجاع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'ertejā' ۱. بازگشتن به حال اول؛ برگشتن.۲. [مجاز] ضدیت و مخالفت با تجدد جامعه و تمایل به اوضاع قدیمی.
-
لاستیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: élastique] lāstik ۱. مادۀ جامد، قابل ارتجاع وانعطافپذیر که در تهیۀ روکش چرخ وسایل نقلیه و مانند اینها کاربرد دارد.۲. رویۀ چرخ اتومبیل و وسایل نقلیه؛ تایر.
-
رآکسیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: réaction] re'āksiyon ۱. واکنش؛ عکسالعمل.۲. (شیمی) تغییر حالت یک جسم در نتیجۀ تٲثیر جسم دیگر در آن.۳. (سیاسی) ارتجاع و تمایل به اوضاع کهنه و قدیم؛ مخالفت با تجدد.
-
کش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ke(a)š ۱. نواری با رشتههای لاستیکی که با کشیده شدن بلندتر میشود.۲. (صفت) دارای قابلیت ارتجاع؛ کشی: شلوار کش.۳. (بن مضارعِ کِشیدن) = کشیدن۴. کِشنده؛ حملکننده؛ حامل (در ترکیب با کلمۀ دیگر): بارکش، هیزمکش.۵. تحملکننده؛ متحمل (در ترکیب با کلمۀ...