کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلاخن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلاخن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹فلاخان، فلخمان، پلخمان، فلماخن، فلخم، پلخم› [قدیمی] falāxan آلتی ساختهشده از دو ریسمان که با آن سنگ پرتاب میکردند؛ دستاسنگ؛ دستسنگ؛ قلابسنگ؛ قلاسنگ؛ قلباسنگ؛ قلماسنگ؛ کلاسنگ؛ کلماسنگ؛ فلاسنگ: ◻︎ گر کس بودی که زی توام بفکندی / خویشتن اندر ن...
-
جستوجو در متن
-
مشتاسنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹مشتسنگ› [قدیمی] moštāsang ۱. فلاخن.۲. سنگ فلاخن.
-
مشت سنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹مشتاسنگ› moštsang ۱. فلاخن.۲. سنگ فلاخن.
-
بلخم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] balxam = فلاخن
-
کلاسنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kalāsang =فلاخن
-
کلما سنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kalmāsang = فلاخن
-
غوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] qut = فلاخن
-
قلاب سنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی. فارسی] qollābsang = فلاخن
-
قلاسنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی. فارسی] [قدیمی] qalāsang = فلاخن
-
قلما سنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] qalmāsang = فلاخن
-
فلخمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] falaxmān = فلاخن
-
فلماخن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] falmāxan = فلاخن
-
پلخم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] palaxam = فلاخن
-
پلخمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] palxamān = فلاخن