کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فارق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فارق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] fāreq ویژگی آنچه دو چیز را از هم جدا میکند؛ جداکننده؛ ممّیز.
-
واژههای همآوا
-
فارغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] fāreq ۱. آزاد و رها.۲. بینیاز.۳. بیخبر؛ بیاطلاع: ◻︎ اگر تو فارغی از حال دوستان یارا / فراغت از تو میسر نمیشود ما را (سعدی۲: ۳۰۵).۴. (قید) [قدیمی] آسوده؛ بدون نگرانی.〈 فارغ کردن: (مصدر متعدی)۱. آسوده کردن.۲. [عامیانه، مجاز] ...
-
جستوجو در متن
-
فارقه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: فارقَة، مؤنثِ فارق] [قدیمی] fāreqe = فارق