کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غلیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گلیز› [قدیمی] qa(e)liz آب لزجی که از دهان انسان یا حیوان خارج میشود؛ غلیزآب؛ غلیزآبه.
-
واژههای همآوا
-
غلیظ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: غِلاظ] qaliz ۱. دارای مادۀ محلول بسیار در مایع: چای غلیظ.۲. شدید؛ پررنگ: آرایش غلیظ.۳. [مجاز] فشرده و انبوه: دود غلیظ.۴. [عامیانه] با شدت یا وضوح فراوان: لهجهٴ غلیظ، فحش غلیظ.۵. [قدیمی] خشن و تندخو: مٲمور غلیظ.