(صفت) [عربی، جمع: غِلاظ] ۱. دارای مادۀ محلول بسیار در مایع: چای غلیظ.
۲. شدید؛ پررنگ: آرایش غلیظ.
۳. [مجاز] فشرده و انبوه: دود غلیظ.
۴. [عامیانه] با شدت یا وضوح فراوان: لهجهٴ غلیظ، فحش غلیظ.
۵. [قدیمی] خشن و تندخو: مٲمور غلیظ.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.