کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عیش و طرب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
طرب خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] tarabxāne طربسرای؛ جای شادی و طرب؛ محل عیشوعشرت.
-
راگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [هندی] [قدیمی] rāg ۱. نغمه؛ سرود.۲. عیش و طرب؛ راگورنگ.
-
کروز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کروژ› [قدیمی] koruz شادی؛ نشاط؛ عیش و طرب: ◻︎ با کروز و خرمی آهو به دشت / میخرامد چون کسی کاو مست گشت (رودکی: ۵۳۴).
-
رامش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [پهلوی: rāmišn] ‹رامشت، رامشک› [قدیمی] rāmeš ۱. آرامش؛ آسودگی؛ فراغ و سکون.۲. (اسم) سرود و آواز؛ شادی و عیش و طرب: ◻︎ زمین بوسید شیرین کای خداوند / ز رامش سوی دانش کوش یک چند (نظامی۲: ۳۱۰).〈 رامش جان: (موسیقی) [قدیمی] از الحان سیگانۀ...