کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: طَول] [قدیمی] to[w]l ۱. قدرت؛ توانگری.۲. فزونی.۳. عطا؛ احسان.
-
طول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] tul ۱. [مقابلِ کوتاهی] درازی.۲. [مقابلِ عَرض] درازا.۳. (اسم مصدر) دراز شدن.۴. (ریاضی) هریک از دو ضلع بزرگتر مستطیل.۵. امتداد: در تمام طول خیابان، قدمبهقدم گُل گذاشته بودند.۶. (اسم مصدر) طولانی شدن.۷. مدت: در طول این چند سال، پدرت خی...
-
واژههای مشابه
-
طول یاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] tulyāb = تئودولیت
-
واژههای همآوا
-
تول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tul رم؛ فرار؛ گریز.
-
جستوجو در متن
-
دیریدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] diridan ۱. دیر شدن.۲. طول کشیدن؛ به طول انجامیدن.
-
عمری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (فقه، حقوق) 'omrā حق انتفاع که کسی برای دیگری برقرار میکند بهمدت طول عمر خود یا عمر طرف؛ آنچه کسی به دیگری میدهد که در طول عمر خود از آن بهرهبرداری کند.
-
کیلومتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: kilomètre] (فیزیک) kilu(o)metr واحد اندازهگیری طول، برابر با هزار متر.
-
مادام العمر
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: مادامَالعمر] mādāmol'omr تا زمانی که زنده باشد؛ در طول عمر.
-
مطول
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] motavval ۱. طولدادهشده.۲. دراز.
-
مگامتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: mégamétre] megāmetr واحد اندازهگیری طول، برابر با یکمیلیون متر.
-
درازا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مقابلِ پهنا] ‹درازنا› derāzā درازی؛ کشیدگی؛ طول.
-
مایل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: mile] (ریاضی) māyl واحد اندازهگیری طول در کشورهای انگلیسیزبان برابر با ۱۶۰۹ متر.〈 مایل دریایی: (ریاضی) واحد اندازهگیری طول برابر ۱۸۵۲ متر.