کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طبلنواز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
طبل نواز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] (موسیقی) tablnavāz طبلزن؛ دهلزن.
-
طبل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (موسیقی) tabl از آلات موسیقی شبیه دایره و دارای دیوارۀ بلند چوبی یا فلزی که در یک طرف یا هر دو طرف آن پوست نازکی کشیده شده و با دو تکه چوب نواخته میشود؛ دهل.〈 طبل عطار: = طبله
-
نواز
فرهنگ فارسی عمید
(فعل مضارعِ نواختن و نوازیدن) navāz ۱. = نواختن۲. نوازنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دلنواز، مهماننواز.۳. آرامشبخش (در ترکیب با کلمۀ دیگر): روحنواز.۴. کسی که ساز موسیقی را به صدا درمیآورد؛ نوازنده؛ زننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دفنواز، نینواز.۵....
-
طبل خوار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ‹طبلهخوار› [قدیمی، مجاز] tablxār ۱. پرخور.۲. مفتخور: ◻︎ لافْکیشی کاسهلیسی طبلْخوار / بانگ طبلش رفته اطراف دیار (مولوی: ۹۲۷).
-
طبل زن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] (موسیقی) tablzan دهلزن؛ طبلنواز؛ طبلچی.
-
ابریشم نواز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹بریشمنواز› [قدیمی] 'abrišamnavāz ساززن؛ چنگی.
-
بربط نواز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [معرب. فارسی] (موسیقی) barbatnavāz بربطزن؛ نوازندۀ بربط.
-
بنده نواز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) bandenavāz کسی که با زیردستان خود با مهربانی رفتار کند.
-
گوش نواز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) gušnavāz آواز خوش که گوش را نوازش دهد.
-
مردم نواز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] mardomnavāz کسی که با مردم به مهربانی و ملاطفت رفتار کند؛ مردمدوست.
-
دل نواز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مجاز] delnavāz نوازشدهندۀ دل؛ دلارام؛ دلپذیر؛ دلجو.
-
غریب نواز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] qaribnavāz آنکه مردم غریب و بینوا را بنوازد؛ غریبپرور؛ نوازندۀ غریب.
-
مهمان نواز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) mehmānnavāz کسی که مهمان را دوست دارد و از او خوب پذیرایی کند.
-
جان نواز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] jānnavāz آنچه روح و روان را نشاط و آرامش بدهد.
-
خوش نواز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] xošnavāz ماهر در نواختن ساز.